فرقی ندارد اهل کدام شهر باشی؛ تهرانِ شلوغ باشی یا شهربابکِ آرام در دل کویر کرمان. وقتی فرزند دهه نود باشی، در میانه دنیای پرسرعت داده و فناوری به دنیا آمدهای؛ میان نورِ مانیتورها و صدای نوتیفیکیشنها بزرگ شدهای و حالا، وقت آن رسیده که تواناییهایت را از قاب مجازی بیرون بکشی و در میدان واقعی به نمایش بگذاری.
پاییز ۱۴۰۴، منطقه بینالمللی نوآوری ایران تبدیل شده به قلب تپنده آینده. اینجا جاییست که نسلی تازه، نسلی شجاع و پرشور، آمدهاند تا بگویند «ما هم هستیم». از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب، دههنودیها در «المپیک فناوری ۲۰۲۵» جمع شدهاند تا با هوش و ابتکارشان، ایران را در مسیر فردا جلو ببرند.
میان صحنههای گاه پر از سکوت المپیک فناوری در رقابت امنیت سایبری و هوش مصنوعی و برنامه نویسی، بخش رقابت ربات های دانشآموزی بیش از همه چشمها را خیره کرده است. اینجا رباتهای کوچک، بزرگترین رویاها را حمل میکنند.
کافیست لحظهای بایستی و نگاه کنی: پسرکی ده ساله، آچار به دست، خم شده روی مدارهای رباتش. دختری دوازدهساله، چرخهای فلزی را چک میکند و زیر لب از «برنده شدن» حرف میزند.
اما در همان لحظه، از آنسوی سالن، صدای جیغ و تشویق بلند میشود. شور، رقابت و هیجان در کنار منطق و مهارت. اینجا زندگی جریان دارد. در هر حرکت ربات، در هر کد و فرمان، امیدی نهفته است؛ امیدی از جنسی متفاوت، امیدی که از چشمهای براق این نسل میبارد.
اینها همان دههنودیها هستند، نسلی که با خلاقیت نفس میکشد، با فناوری حرف میزند و با دستان کوچک خود آینده را میسازد. در «المپیک فناوری»، هر پیچ و مهره معنایی دارد. این بچهها یاد گرفتهاند که برای ساختن باید صبور بود، برای نباختن باید آموخت، و برای برنده شدن باید شکستها را تجربه کرد. نسلی که یاد گرفته چگونه از صفر، یک بسازد.
اینجا، میدان مسابقه تنها میدان رقابت نیست، کلاس زندگیست. و در انتهای روز، وقتی صدای تشویقها آرام میشود و نورها کمرنگ، تنها یک تصویر در ذهن میماند:
کودکی که با چشمانی درخشان به رباتش نگاه میکند و لبخند میزند.
لبخندی که یعنی: آینده از همین حالا شروع شده است.
این است المپیک فناوری ۲۰۲۵، جایی که نسل نود، ایران را دوباره میسازد